زکات در آیینه قرآن و حدیث
زکات در آیینه قرآن و حدیث
کثرت وجود تعابیر بلند و عبرتآموز از قبیل بلا گردان فرد و جامعه، زمینه ساز نزول رحمت و برکت، عامل توسعه عمر و گسترش زندگی، تجارت مستقیم با خداوند، ذکر عملی و... که در لسان آیات و روایات، عمق باور مؤمنان و عرف جامعه، در شأن این واجب الهی، جاری و ساری است از جایگاه ویژه این عبادت اجتماعی و ضرورت اهتمام به آن خبر میدهد.
«زاء و کاف و حرف علّه» به عنون حروف اصلی این کلمه، دلالت بر نماء و زیادی دارد و به مفهوم رشد و نمو کردن و زیاد شدن میباشد.(1)
خلیل بن احمد درباره معنای لغوی زکات میگوید: زکات مال به معنای پاک کردن آن است و جمله «زکا الزرع یزکو زکاء» به معنای رشد کردن کشتزار و محصولات میباشد.(2)
راغب اصفهانی اصل زکات را به معنای رشدی که از برکت خداوند به دست آمده میداند.(3)
مرحوم استاد علامه طباطبایی رحمهالله مینویسد: «معنای لغوی زکات تطهیر میباشد.»(4)
در مصباح الفقیه نیز آمده است: «زکات در لغت به معنی طهارت و نمو است.»(5)
از مجموعه اقوال فوق به دست میآید که معنای لغوی زکات در اصل، رشد کردن میباشد و به طور کلّی خلاصه چیزی یا برگزیده آن را میگویند.(6)
زکات از نظر شرع ـ به عنوان یکی از فروع دین ـ بیرون کردن اندازه معینی از مال، که به حد نصاب رسیده باشد و دادن آن به مستحقان، و بدین نام نامیدن، به امید برکت یافتن و یا برای پاکیزه کردن نفس یا نمو دادن به خیرات و برکات است.(7)
زکات در اصطلاح فقهی پرداخت مقدار معینی از مال است که در قرآن کریم معانی عامی دارد و به کمکهای واجب و مستحب گفته میشود.
روزی حضرت امام صادق علیهالسلام آداب و نحوه گرفتن زکات را که در نامه 25 نهج البلاغه آمده است، از قول حضرت امام علی علیهالسلام نقل میکرد، در اثنای آن گریه کرد و فرمودند:
«به خدا سوگند حرمتها را شکستند و به کتاب خدا و سنّت پیامبرش عمل نکردند.»(8)
در اهمیت زکات همین بس که یکی از پایههای دین مبین اسلام شمرده شده و به عنوان درمان دردهای اقتصادی جامعه محسوب میشود؛ چنان که اگر برای عضوی از بدن کسی ناراحتیای پیش بیاید او را از حرکت میاندازد، در جامعه نیز اگر گروهی با مشکلات مالی روبهرو شوند، حرکت آن جامعه فلج میشود.
حضرت امام رضا علیهالسلام فرمودند:
«خداوند به من نعمتهایی داده است که دائما نگران آن هستم تا حقوقی را که نسبت به آنها بر من واجب کرده است، پرداخت کنم. سؤال شد: شما نیز با آن مقام بزرگی که دارید به سبب تأخیر زکات از خدا میترسید؟ فرمودند: بله.»(9)
حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«خداوند بر این امت چیزی را سختتر از زکات واجب نکرده است و هلاکت بیشتر امتها به علّت نپرداختن آن است.»(10)
همچنین در قرآن کریم آمده است:
«هنگامی که صالحان به حکومت برسند، اولین برنامه آنان اقامه نماز و پرداخت زکات و امر به معروف و نهی از منکر است.»(11)
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سوگند یاد کرد که جز مشرک کسی در مورد پرداخت زکات خیانت نمیکند.(12) نیز فرمودند: یا علی! ده گروه از امّت من کافر میشوند که یکی از گروهها کسانی هستند که زکات نمیپردازند.(13)
ایشان در آخرین خطبه خویش نیز به مردم فرمودند: ای مردم! زکات اموال خود را بپردازید و هر که زکات نپردازد، برای او نه نمازی است و نه حجّی و نه جهادی.(14)
از نظر آن حضرت، زکات عامل از بین بردن گناهان محسوب میگردد:
«الزّکاة تُذهبُ الذُّنُوب»(15)
آری! زکات در برزخ در کنار نماز تجسّم یافته و مونس انسان میشود و توجه بدان از وظایف مهم شرعی و اسلامی ماست زیرا:
1 ـ با پرداخت آن درهای بهشت را به روی خود گشوده و خود را از صفت مذموم بُخل میرهانیم؛(16)
2 ـ زکات، کلید دریافت رحمت الهی در روزی است؛(17)
3 ـ زکات، سیر کردن فقراست و سیر کردن فقرا، رمز سیر بودن در قیامت و روز محشر است؛(18)
4 ـ زکات، مدال افتخار اسلامی بودن آدمی است که نپرداختن آن علامت خارج شدن از مدار ایمان و اسلام است؛(19)
5 ـ نپرداختن زکات، خیانت به خدا و شرک است و این گونه افراد در حکومت جهانی حضرت امام عصر علیهالسلام به مرگ محکوم میشوند؛(20)
6 ـ از اولین وظایف حکومت صالحان رسیدگی به فقرا در سایه پرداخت زکات است:
«الذین ان مکّناهم فی الارض أقاموا الصّلاة و آتوا الزّکاة»(21)
7 ـ با پرداخت زکات، سلام و صلوات پیامبر را دریافت میداریم؛ چون خداوند به پیامبر فرموده: زکات مردم را بگیر و بر آنها درود فرست؛(22)
8 ـ دریافت کننده زکات در ظاهر فقرا هستند، ولی در واقع خداوند است و این اهمیت برجسته زکات را میرساند.(23)
در قرآن کریم واژه زکات به همراه مشتقاتش 59 مرتبه در 29 سوره و 56 آیه به کار رفته، که 27 مورد در کنار نماز آمده است.
به طور کلّی آیات مربوط به زکات در قرآن شامل موارد ذیل است:
1 ـ دستهای از آیات، اصل زکات را مطرح کرده و آن را در ردیف نماز قرار دادهاند و پرداخت زکات را مانند اقامه نماز واجب دانسته و از شعائر دینی و علایم ایمان به حساب آوردهاند؛
2 ـ آیاتی هستند که به دادن زکات امر نموده و آن را به عنوان معامله با خدا قلمداد نمودهاند؛(24)
3 ـ برخی از آیات نشان دهنده تشریع اصل این فریضه عبادی و اقتصادی هستند و به طور کلی درباره این که چه مقداری گرفته شود و در چه موردی گرفته نشود، ساکت میباشند، که ظهور دارد در این که زکات در کل اموال لازم است؛
4 ـ برخی از آیات، مصارف زکات را به طور دقیق شمارش نمودهاند و رهبری امت اسلامی باید زکات مأخوذه را در این مصارف به کار بیندازد؛(25)
5 ـ برخی از آیات کسانی را که زکات نمیدهند در ردیف کفار قلمداد کردهاند.(26)
علامه طباطبایی رحمهالله آیه «خُذ مِن اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها...»(27) را آیه وجوب زکات دانسته و نوشته است:
«این آیه شریفه متضمن حکم زکات مالی است، که خود یکی از ارکان شریعت و دین اسلام است؛ هم ظاهر آیه این امر را میرساند و هم اخبار بسیاری که از طریق ائمه اهل بیت علیهمالسلام و از غیر ایشان نقل شده است.»(28)
در بحث اهمیّت زکات به برخی از آنها اشاره نمودیم؛ از آنجا که روایات معتبر بیشماری درباره وجوب زکات از معصومان علیهمالسلام نقل گردیده لازم است به برخی دیگر از آنها اشاره کنیم:
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله :
«الزکاة قنطرة الاسلام فمن ادّاها جاز القنطرة و من منعها احتبس دونها و هی تطفیء غضب الرّب.»(29)
«زکات پل اسلام است؛ هر کس آن را پرداخت کند از پل میگذرد و هر کس آن را منع کند به سبب آن محبوس است و زکات خشم پروردگار را خاموش میکند.»
حضرت امام صادق علیهالسلام :
«السُّراق ثلاثة: مانع الزکوة و مستحل مهور النساء و کذلک من استدان و لم یَنوِ قضائه»(30)
«ربایندگان [اموال مردم] بر سه دستهاند: کسی که زکات نمیدهد، کسی که مهر زنان را میخورد و کسی که قرض میکند و نیت پرداخت آن را ندارد.»
حضرت امام صادق علیهالسلام :
«مَن مَنع قیراطا مِن الزّکوة فَلیَمُت ان شاء یهودیا و ان شاء نصرانیا»(31)
«کسی که ذرّهای از زکات را ندهد یا یهودی یا نصرانی میمیرد.»
در کتب عامه نیز آمده است:
«زکات رکنی از ارکان پنجگانه اسلام است و بر هر کس که شرایط آن را داشته باشد، واجب عینی است و به احادیث زیادی استناد شده که از جمله آنها قول پیامبر است که فرمودند: بنی الاسلام علی خمسٍ، و سپس از جمله پنج مورد، ایتاء زکات را ذکر کرده است.»(32)
در اتّفاق فقها بر این که زکات، واجب و ضروری است، جای هیچ تردیدی نیست و علمای اهل سنّت نیز گفتهاند:
«...و امّا اجماع امّت متّفقند بر این که زکات با شرایط مخصوص، رکنی از ارکان اسلام است.»(33)
مرحوم صاحب جواهر نیز نقل کرده که وجوب زکات یکی از ضروریاتی است که از استدلال به آیات و روایات بینیاز است.
وی سپس منکر آن را در زمره کفّار شمرده و به احادیث بسیاری استدلال کرده است.(34)
زکات علاوه بر دین اسلام در ادیان پیشین نیز بوده است؛ یعنی زکات به همراه نماز از مشترکات همه ادیان آسمانی است و آیات بسیاری در قرآن کریم گواه این مدعاست.(35)
با بررسی آیات و روایات در مییابیم که زکات در اسلام همانند زکات در دیگر ادیان الهی نیست که صرفا مبتنی بر یک نوع وصیت و سفارش اخلاقی باشد؛ بدین جهت که مردم رغبت به برّ و نیکی پیدا کنند و از بخل بپرهیزند، بلکه فریضهای الهی است و بی اعتنایی به آن فسق است و منکر وجوب آن، کافر میباشد.(36)
در روایات معصومان علیهمالسلام زکات بر نه چیز واجب شمرده شده است:
«یک صنف نقدینه یعنی طلا و نقره، صنف دیگر اغنام سه گانه، یعنی شتر و گاو و گوسفند؛ نوع سوم غلات چهار گانه، یعنی گندم، جو، خرما و کشمش.»(37)
از جمله آنها میتوان به روایت ذیل اشاره نمود. امام باقر و امام صادق علیهماالسلام :
«فرض الله الزکوة مع الصلوة فی الاموال و سَنَّها رسول الله صلیاللهعلیهوآله فی تسعة اشیاءٍ فی الذهب و الفضّة و الابل و البقر و الغنم و الحنطة و الشعیر و الزّبیب و عفا عمّا سوی ذلک.»(38)
«خداوند زکات اموال را به همراه نماز واجب کرد و پیامبر آن را در نه چیز قرار داد: در طلا و نقره و شتر و گاو و گوسفند و گندم و جو و خرما و کشمش، و غیر اینها را معاف کرد.»
در فتاوای مشهور فقها نیز با استناد به روایات، همین نُه چیز بیان شده است.(39)
در بیان تعیین موارد مصرف زکات اکثر مفسّران بدین آیه استناد نمودهاند و در این موارد، اختلافی نیست:
«انَّما الصَّدقاتُ للفُقَراء و المَساکین و العاملین عَلَیها وَ المُؤلَّفَةِ قُلُوبُهُم وَ فی الرّقاب و الغارمین و فی سبیل الله و ابن السبیل فریضَة مِنَ الله و الله عَلیمٌ حکیم»(40)
«صدقات، منحصرا در این موارد هشت گانه به مصرف میرسد:
1 ـ فقرا؛
2 ـ مساکین؛
3 ـ متصدیان اداره صدقات و مأموران جمعآوری زکات؛
4 ـ افرادی که به وسیله کمکهای مالی، تمایل بیشتری به اسلام پیدا میکنند و تألیف قلوب در آنها به وجود میآید؛
5 ـ کسانی که برده هستند و برای آزادی آنها از زکات استفاده میشود؛
6 ـ بدهکاران؛
7 ـ هر امری که رضای خداوند در آن باشد؛
8 ـ افرادی که در راه ماندهاند و درمانده شدهاند.»(41)
1 ـ درمان بخل. پرداخت زکات آدمی را از صفت مذموم بخل میرهاند. امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«هر کس زکات مال خود را بپردازد، قطعا از بخل حفظ شده است.»(42)
در اهمیت دوری از بُخل آمده که یکی از امامان معصوم را دیدند که از اول شب تا صبح در حالی که مشغول طواف خانه کعبه بود، تنها یک دعا میکرد و آن این بود که خدایا مرا از بخل دور بدار.(43)
2 ـ کلید برکت و ازدیاد رزق. واژه زکات و برکت به طور مساوی در قرآن ذکر شدهاند و در روایات نیز آمده است:
«الزّکاة تزیدُ فی الرزق»
«زکات روزی انسان را زیاد میکند.»(44)
3 ـ بیمه کردن مال. امام کاظم علیهالسلام فرمودند:
«اموال خود را از طریق زکات بیمه کنید.»(45)
4 ـ زکات دهنده محبوبترین فرد نزد خداوند است. امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«محبوبترین فرد نزد خداوند، سخاوتمندترین آنان است و سخاوتمندترین مردم کسی است که زکات مال خود را بدهد و از آنچه خداوند در مال او واجب نموده است، در مورد مؤمنان بخل نکند.»(46)
5 ـ وسیله تقرب به خداوند است. امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«خداوند زکات را همراه با نماز وسیله تقرّب مسلمانان به خود قرار داده است.»(47)
6 ـ راه رسیدن به رحمتهای خاص الهی است. در قرآن کریم آمده است:
«رحمت پروردگار بر هر چیزی گسترده است، ولی دریافت قطعی آن مخصوص کسانی است که اهل تقوی و ایمان و زکات باشند.»(48)
7 ـ وسیله باز شدن گرههاست. قرآن کریم میفرماید:
«و امّا من اعطی و اتّقی و صدّق بالحسنی فسنیسره للیسری»(49)
«هر کسی بخشش نماید و پرهیزکار باشد و حقیقت را تصدیق نماید، ما کارهای مشکل او را آسان میکنیم.»
8 ـ مایه فرو نشاندن غضب الهی و کفّاره گناهان است. حضرت علی علیهالسلام میفرماید:
«الله، الله فی الزکاة، فانّها تطفیء غضب ربکم»(50)
«شما را به خدا، شما را به خدا درباره زکات [دقت کنید] که به تحقیق غضب پروردگار را فرو مینشاند.»
در قرآن کریم نیز آمده است: اگر نماز به پا دارید و زکات بپردازید، من بدیهای شما را میپوشانم.(51)
9 ـ نشانه کمال اسلام و ایمان است.
«تمامُ اسلامکم اداء الزکاة»(52)
«با ادای زکات اسلام شما کامل میشود.»
«...سبعة من کنّ فیه فقد استکمل حقیقة الایمان... و ادّی زکاة ماله»(53)
«هفت صفت است که در هر کس باشد به کمال حقیقی ایمان رسید است... و ادای زکات مال [از آن جمله است].»
پیامبر اسلام به حضرت علی علیهالسلام فرمودند:
«علامت و نشانه مؤمنان در سه چیز است: نماز، روزه و زکات.»(54)
10 ـ شرط رهایی از کفر است. کفار، با توبه و نماز و زکات میتوانند خود را برهانند:
«و ان تابوا و اقاموا الصّلوة و اتوا الزکاة فخلّوا سبیلهم»(55)
11 ـ سبب گشایش برای مردگان است. شخصی به امام صادق علیهالسلام گفت: برادرم از دنیا رفته است و زکات زیادی به عهدهاش بود، من آنها را پرداخت کردم، امام فرمودند: «با این عمل مشکل او بر طرف میشود.»(56)
12 ـ سبب استجابت دعا میباشد.(57)
13 ـ موجب قبولی نماز است.(58)
14 ـ مایه جاودانگی و شیرینی زندگی است.
15 ـ نشانه قوام و استواری مکتب است.(59)
16 ـ پرداخت زکات، شکر نعمت الهی است که زکات دهنده با پرداخت آن، این نگرانی که خود مثل فقرا شود را برطرف مینماید.(60)
17 ـ آرامش و خواب راحت را برای آدمی به ارمغان میآورد.(61)
1 ـ تقویت برادری، تعمیق روابط و کینه زدایی.
با پرداخت زکات رابطه عاطفی میان افراد عمیقتر شده و مفهوم آیه «انّما المومنون اخوة»(62) بهتر مورد توجه و عمل قرار میگیرد. قرآن کریم میفرماید:
هرگاه مخالفان شما توبه کنند و نماز به پا دارند و زکات بپردازند، آنها هم در جامعه برادر دینی شما هستند.(63)
همچنین با پرداخت زکات، آداب دوستی هر چه بهتر و بیشتر مراعات شده و شعله مهر و محبت در دلها فروزان میشود و این دوستی و محبت در تعاون و یاری رساندن به یکدیگر و حفاظت از دستاوردهای جامعه اسلامی نقش مهمی دارد.
2 ـ تقویت بنیه دینی مردم. حضرت امام رضا علیهالسلام فرمودند:
«فلسفه پرداخت زکات، قوت فقرا و تقویت و کمک رسانی در امور دینی آنهاست.»(64)
از محل زکات جمع آوری شده میتوان مدارس، کتابخانهها، مساجد و سایر مراکز دینی و فرهنگی را ایجاد نمود و یا آنچه را که قبلاً احداث شده است، توسعه داد و با دعوت از کارشناسان دینی و علما و اساتید، پایگاه علمی و اعتقادی مردم را تقویت نمود.
3 ـ فقر زدایی، حل مشکلات و محو نمودن مفاسد اجتماعی. یکی از راههای مهم مبارزه با فقر، گرسنگی، کمبودها و مشکلات یا نابسامانیهای اجتماعی توجه جدی به مسئله زکات میباشد. امیرمؤمنان علیهالسلام فرمودند:
«هیچ فقیری گرسنه نمیماند مگر به سبب آنکه توانمندی حق خدا را نمیپردازد و خداوند در روز قیامت توانمند را به همین دلیل بازخواست خواهد کرد.»(65)
با ریشه کنی فقر از جامعه، قهرا بسیاری از مفاسد اجتماعی نیز محو خواهد شد و زمینههای وقوع سرقت، دریافت رشوه، خیانت و... از بین میرود.
با پرداخت زکات سرمایهها نیز تعدیل میگردد و ریشه کینه و فقر در جامعه خشکانده میشود.
آری! اگر مردم زکات مال خود را بپردازند، چرخهای اقتصاد به گردش در آمده و بیکاری که زمینهساز بسیاری از مفاسد اجتماعی است از جامعه رخت بر میبندد و تمام افراد بیکار شاغل میگردند و از انزوا و گوشهگیری، نا امیدی و بدبینی و حقارت رهایی یافته؛ تلاش، نشاط و حضور در صحنهها جایگزین آنها میشود.(67)
4 ـ دفع بلا از امّت و اقتدار امّت اسلامی. اگر کمبودها از طریق مالیاتهای اسلامی و زکات تأمین شود، افراد جامعه به یک نوع رفاه نسبی دست مییابند. در نتیجه دلها نسبت به هم مهربان و نیرهای انسانی متمرکز میگردند و همه پشتیبان یکدیگر خواهند بود.
افراد چنین جامعهای دارای صلابت و اقتدارند و در مقابل نقشههای دشمنان و تهدید و تطمیع آنان بیمه خواهند بود.
همچنین جبران کمبودها از طرف پرداخت کنندگان مخلص و اجرای این کار الهی از طریق مراجع دینی، سبب آرامش، دلگرمی و اتصال به علمای ربّانی خواهد شد که این امر نیز خود وسیله اقتدار و عزت اسلامی و ملی میباشد.(68)
5 ـ حفظ آبرو و جذب دیگران. در بسیاری از موارد، فقر آبروی انسان را در معرض خطر قرار میدهد و زکات، فقر را از بین میبرد و آبروی انسانها را حفظ میکند.
از امام صادق علیهالسلام پرسیدند: شخصی که در خط فکری ما نیست و از دنیا رفته و اطفال فقیری را به جا گذاشته، آیا میتوانیم از زکات به آنها بدهیم؟ فرمودند:
«بله، آن اطفال گرسنگانی هستند که تقصیری ندارند و در راه پدر منحرف خود حرکت میکنند و باید آبرو و موقعیت آنان در جامعه حفظ شود و زندگی آنها تا رسیدن به حد بلوغ و رشد لازم تأمین گردد. اما اگر این اطفال بالغ شدند و حق را فهمیدند ولی با لجاجت از آن دست کشیدند، از زکات به آنها ندهید؛ زیرا سزاوار نیست زکات از افراد مؤمن گرفته و به منحرفان لجوج داده شود.»(71)
در مورد جذب دیگران از طریق زکات باید گفت که اسلام، مصرف زکات را برای هشت گروه لازم دانسته و یک دسته از آنان افرادی از رؤسا و سرشناسانی هستند که اگر حمایتهای مالی از آنان به عمل آید، ابتدا خودشان و سپس قبیله آنان به اسلام جذب میشود.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز سهمی از زکات را به رؤسای قبایل میدادند(72) و در هر زمان ولیّ امر مسلمین میتواند این کار را انجام دهد.
از همین سهم که به نام «مؤلفة قلوبهم» در قرآن مطرح شده، میتوان مقداری به مسلمانان ضعیف الایمان پرداخت کرد که اگر به حال خود رها شوند، وسوسههای دشمنان در آنان ایجاد شک مینماید. اسلام برای پایداری آنان در دین، مشکلات اقتصادی ایشان را حل میکند.(73)
امام باقر علیهالسلام فرمودند: مراد از «مؤلفة قلوبهم» گروهی هستند که توحید را پذیرفته و از مدار شرک خارج شدهاند، ولی هنوز معرفت محمّد صلیاللهعلیهوآله در قلبشان رسوخ نکرده است. پس پیامبر اسلام و بعد از آن حضرت، مؤمنان، باید سهمی از زکات را صرف این گونه افراد کنند تا محبت و معرفت آنان تثبیت شود.(74)
ترک کردن زکات آثار زیانباری برای تارک آن دارد که عبارتند از: تلف شدن اموال، خسارت دو برابر، هزینه در راه اشرار و گناه، محروم شدن از رحمت، قبول نشدن نماز و عبادات، اخراج از مسجد، هم ردیفی با رباخواران.(75)
1 ـ تلف شدن اموال. حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«ما ضاع مال فی البرّ و لا فی البحر الا بتضییع الزّکاة»(76)
«هیچ مالی در خشکی و دریا ضایع نمیشود، مگر به ضایع ساختن زکات.»
2 ـ خسارت دو برابر. در روایتی آمده است:
«مَن مَنعَ حقّا للّه أنفق فی باطل مثلیه»(77)
«کسی که حق خدا را نپردازد (در راه حق مال خود را صرف نکند) دو برابر آن را در راه باطل صرف خواهد کرد.»
3 ـ هزینه کردن در راه اشرار و گناه. امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«وَ اعلَم أنّه من لم ینفق فی طاعة الله ابتلی بأن ینفق فی معصیةالله و مَن لم یمش فی حاجة ولیّ الله ابتلی بأن یمشی فی حاجة عدوّ الله.»(78)
«بدان، کسی که مال خود را در راه اطاعت خداوند صرف نکند، به هزینه کردن آن در راه معصیت خداوند گرفتار میشود و هر کس در حلّ مشکلات ولیّ خدا گامی بر ندارد، خداوند او را بر تلاش و حرکت در راه حلّ مشکلات دشمن خدا گرفتار میکند.»
4 ـ محروم شدن از رحمت الهی. امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«کسی که حق خداوند را از مالش نپردازد، سزاوار است که خداوند رحمت خود را از او دریغ کند.»(79)
5 ـ قبول نشدن نماز. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
«نماز و عبادت کسی که زکات نمیپردازد همچون لباس کهنهای در هم پیچیده و به صورت او پرتاب میشود.»(80)
امام رضا علیهالسلام فرمودند:
«خداوند نماز و زکات را [در قرآن] قرین یکدیگر قرار داده و نماز بی زکات پذیرفته نیست.»(81)
6 ـ اخراج از مسجد. امام باقر علیهالسلام فرمودند:
«روزی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله وارد مسجد شد و با جمله «قم یا فلان» پنج نفر را از مسجد اخراج کرد و فرمودند: شما که زکات نمیدهید از مسجد بیرون بروید.»(82)
7 ـ هم ردیفی با رباخواران. پرداخت نکردن زکات، خیانت، شرک و نوعی سرقت به شمار میآید؛ زیرا سه نوع سارق داریم که یکی از آنان کسی است که زکات نمیدهد.(83)
حضرت علی علیهالسلام فرمودند: «مانع الزکاة کآکل الرّبا»(84)
«کسی که زکات ندهد همچون رباخوار است.»
پی نوشتها:
1 - معجم مقاییس اللغة، ابن فارس، ج 3، ص 16 ـ 17.
2 - کتاب العین، ج 5، ص 394.
3 - المفردات، ماده «زکو».
4 - المیزان، ج 15، ص 9 ؛ ترجمه المیزان، ج 15، ص 12.
5 - مصباح الفقیه، کتاب الزکوة، ص 2.
6 - فرهنگ معین، ج 2، ص 1742.
7 - تبیین اللغات لتبیان الایات، محمد قریب، ج 1، باب زکوة.
8 - وافی، ج 10، ص 156.
9 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 42.
10 - وافی، ج 10، ص 33.
11 - سوره حج (22) آیه 41.
12 - بحارالانوار، ج 96، ص 29.
13 - همان، ص 30.
14 - مستدرکالوسائل، ج 1، ص 507.
15 - بحارالانوار، ج 79، ص 234.
16 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 53.
17 - همان، ص 32.
18 - همان، ص 684.
19 - همان، ص 58.
20 - بحارالانوار، ج 96، ص 29.
21 - سوره حج (22) آیه 41.
22 - سوره توبه (9) آیه 103.
23 - همان، آیه 104.
24 - تفسیر علیا، دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی، ص 252 ـ 253 ؛ به عنوان نمونه سوره احزاب (33) آیه 33 ؛ سوره مجادله (58) آیه 13.
25 - منابع مالی دولت اسلامی، اسداللّه بیات، ص 25 (بحث زکات).
26 - سوره فصّلت (41) آیه 7.
27 - سوره توبه (9) آیه 103.
28 - المیزان، ج 9، ص 377 ؛ ترجمه المیزان، ج 9، ص 512.
29 - بحارالانوار، ج 96، ص 15 ؛ امالی طوسی، ج 2، ص 136.
30 - همان، ص 12.
31 - همان، ص 20.
32 - الفقه علی المذاهب الاربعه، ج 1، ص 590.
33 - الفقه علی المذاهب الاربعه، ج 1، ص 589 ـ 590.
34 - جواهر الکلام، ج 15، ص 13.
35 - سوره مریم (19) آیه 31 ؛ سوره بقره (2) آیه 43 ؛ سوره بینه (98) آیه 5.
36 - زکات، محسن قرائتی، ص 19 ـ 22.
37 - المیزان، ج 9، ص 377.
38 - فروع کافی، ج 3، ص 509، ح 1.
39 - شرایع، ج 1، ص 107 ؛ شرح لمعه، ص 13 ـ 30.
40 - سوره توبه (9) آیه 60.
41 - تفسیر المیزان، ج 9، ص 313.
42 - جامعالاحادیث، ج 9، ص 48.
43 - نورالثقلین، ج 5، ص 346.
44 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 52 و 69.
45 - «حصّنوا اموالکم بالزکاة.» همان، ص 49.
46 - همان، ص 65.
47 - همان، ص 33.
48 - سوره اعراف (7) آیه 156.
49 - سوره لیل (92) آیه 5 ـ 7.
50 ـ وسائل الشیعه، ج 6، ص 10.
51 - سوره مائده (5) آیه 12.
52 - کنزالعمال، ج 6، ص 96.
53 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 45.
54 - همان، ص 35.
55 - سوره توبه (9) آیه 5.
56 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 223.
57 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 53.
58 - «زکّوا اموالکم تقبل صلاتکم» جامع الاحادیث، ج 9، ص 29.
59 - زکات، محسن قرائتی، ص 38 ـ 45.
60 - وافی، ج 10، ص 51.
61 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 273.
62 - سوره حجرات (49) آیه 9.
63 - سوره توبه (9) آیه 11.
64 - وافی، ج 10، ص 51.
65 - سفینة البحار، ج 3، ص 474.
66 - وافی، ج 10، ص 50.
67 - زکات، محسن قرائتی، ص 49 ـ 55.
68 - همان، ص 51 ـ 53.
69 - سوره بقره (2) آیه 251.
70 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 56.
71 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 285.
72 - همان، ص 24.
73 - زکات، محسن قرائتی، ص 56 ـ 58.
74 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 242.
75 - خمس و زکات، محسن قرائتی، ص 123ـ25؛ فروع دین (زکات)، آیةالله سید محمد شیرازی، ص 190ـ193.
76 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 50.
77 - وافی، ج 10، ص 42.
78 - وسائل الشیعه، ج 6، ص 25.
79 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 57.
80 - همان، ص 30 و 33.
81 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 30.
82 - همان، ص 31.
83 - تهذیب، ج 10، ص 153.
84 - جامع الاحادیث، ج 9، ص 63.
منبع: فصلنامه فرهنگ جهاد الف
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}